این خانه دار سزاوار این بود که با او چنین رفتار شود - او در آنجا قدم می زند و الاغش را می پیچد و توپ هایش را نیز به اطراف پرتاب می کند. پس محکم در دهانش فرو کرد. ظاهراً بیدمشک آنقدر آتش گرفته بود که بلوند ترس خود را از دست داد. حتی دوستش به نگه داشتن این قلدر کمک کرد تا استاد تمام گلوی او را قطع کند.
دیک سیاهپوستان واقعا بزرگ بود! بنابراین دختران مجبور بودند سخت تلاش کنند تا به مرد سیاه پوست لذت ببرند. شگفت آور است که چگونه آنها با مهارت یک پیچ بزرگ را می بلعند و حتی یک چشم هم به هم نمی زنند. فکر می کردم فاحشه ها توپ هایشان را می بلعند! ای کاش می توانستم جای سیاهپوستان باشم و با الاغم اینطور رفتار کنند. بعد از این کار، آنها به اندازه کافی برای ده قوی خواهند بود!
هر دختری می داند که چه چیزی و چگونه دیگری را به هیجان بیاورد، نوازش کند، چه چیزی را به دست آورد و به حداکثر ارگاسم برساند. یک زن و شوهر با اسباب بازی های جنسی یکدیگر را مسخره کردند، انگشتان خود را به دست گرفتند، بوسیدند و چیزهای جالب دیگر.